مفهوم کنترل بر منابع استرس زا برای والدین -بویژه رفتار کودک آن ها ، می‌تواند ارتباطی با ارزیابی والدین از نمونه های خاص رفتار کودک(زیانبار است یا نه) داشته باشد. والدین به طور گسترده در میزانی که آن ها رفتار های کودک مشکل دار را می بینند .( مثل :پرخاشگری ،خشونت ) متفاوتند .اینکه این رفتارها تحت کنترل کودک اند یا از شرایط و موقعیت ناشی می‌شوند و از کنترل کودک جدا باشند و او کنترلی بر آن ها ندارد. علاوه بر این تفاوت های فردی در نگرش والدین ‌در مورد قدرتشان ‌بر کنترل رفتارهای کودکانشان وجود دارد.به طور کلی تحقیقات نشان می‌دهند که در والدینی که معتقدند بد رفتاری کودک ناشی از قصد و عمد او در عصبانی کردن آن ها است یا برای چیزهای که آن ها می خواهند است .بیشتر احتمال دارد که در تربیت فرزندشان از روش های خشونت بار استفاده کنند(باگنتال و جانستون ،۲۰۰۰). چنین والدینی کمتر اعتقاد دارند که آن ها بر رفتار کودکشان کنترل دارند .و مکانیسم مقابله گری مبتنی بر حل مسئله نمی تواند روش مفیدی برای آن ها در کاهش استرس آن ها مفید واقع شود چراکه آن ها کنترل دریافتی کمی بر منبع استرسان دارند برعکس والدینی که به جزئیات موقعیت ها توجه می‌کنند.و بر چیز های اطرافشان خوب کنترل دارند، خیلی احتمال می رود که از مکانیسم های سازگاری استفاده کنند که متمرکز بر حل مسئله است(دیتر – دیکارد ،۲۰۰۸).

 

با توجه به مدل بار آن از هوش هیجانی که آن را مدیریت مؤثر گونه ی تغییرات شخصی ،اجتماعی و محیطی می‌داند می توان این گونه بر داشت کرد که والدینی که هوش هیجانی بالاتری دارند نسبت به تغییر ات زندگی خود از جمله نقش والدگری و استرس های آن ، به خوبی واکنش داده و می‌توانند از روش های مقابله ای منعطف و واقعیت مدار ،حل مسئله و تصمیم گیری آن را مدیریت کنند .

 

۲-۳ پیشینه تحقیقات :

 

-حبیبی،خسرو جاوید و حسین خانزاده(۱۳۹۳) در تحقیق شبه آزمایشی خود بر روی ۳۰ نفر از افراد آسیب بینایی شهر رشت به بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر راهبرد های مقابله با تنیدگی در افراد با آسیب بینایی پرداختند و ‌به این تنیجه رسیدند که شرکت این افراد در جلسات آموزش هوش هیجانی موجب کاهش استفاده از راهبرد های مقابله ای غیر انطباقی در برخورد با موقعیت های تنیدگی آور می شود .

 

-گودرزی ،احمدیان ،پور مودت و امانی (۱۳۹۳) در تحقیق شبه آزمایشی خود به بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر کاهش سندروم الکسی تایمیا در ۲۰ نوجوانان محصلی که دارای علائم سندروم الکسی تایمیا و هوش هیجانی پایین بودند ، پرداختند . نتایج تحقیقات نشان داد دانش آموزانی که در ۸ جلسه ی آموزش هوش هیجانی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل ،کاهش در سندروم الکسی تایمیا و افزایش در هوش هیجانی نشان دادند.

 

-روئیز آراندا و همکارانش[۷۸] (۲۰۱۲) در تحقیق خود با بهره گرفتن از روش شبه آزمایشی با گروه کنترل و مداخله به بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر سلامت روانی ۴۷۹ اسپانیایی پرداختند .آن ها بعد از یک دوره ی آموزش شش ماهه ی ۲۴ جلسه ای ( هفته ای یک جلسه یک ساعته ) بین بین سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ ‌به این نتیجه رسیدند که افراد گروه آزمایش که در جلسات مداخله ای شرکت کرده بودند علامت های اختلالی روانشناختی بسیار کمی داشته و از سلامت روانی خوبی برخوردار بودند و به گزارش محقق ، آموزش هوش هیجانی به افراد کمک می‌کند تا مهارت دریافت ،تسهیل ،درک و مدیریت عواطف دریافت کنند و بدین ترتیب به ارتقا سلامت روانی خود کمک کنند.

 

– شریفی در آمدی ،قاسمی داوری (۱۳۹۲) در پژوهش خود به تاثیر آموزش هوش هیجانی بر میزان استرس و تاب آوری مادران کودکان عقب مانده ذهنی شهرستان گرگان پرداختند .روش انجام کار روش نیمه تجربی و به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون بادو گروه کنترل و آزمایش بود که در آن ۴۰ مادران کودکان عقب مانده ذهنی در این دو گروه به طور تصادفی تقسیم شدند گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش هوش هیجانی داده شد و در نهایت ‌به این نتیجه رسید که تفاوت معناداری بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد . به عبارتی آموزش هوش هیجانی موجب افزایش تاب آوری و کاهش استرس مادران کودکان عقب مانده ذهنی شهرستان گرگان شد.

 

-امامی مقدم ،داودی ،بهنام وشانی و همکاران (۱۳۹۲) در تحقیق نیمه تجربی خود با بررسی تاثیر آموزش مهارت های هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دختران دبیرستانی مشهد پرداختند . در این مطالعه ۱۰۰ دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم بندی شده و گروه آزمایش در طول شش جلسه آموزش دیدند نتایج به دست آمده نشان دهنده ی تاثیر گزاری آموزش هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دانش آموزان بوده است ،طوری که موجب کاهش استرس آن ها شده است .

 

-اصانلو ،پور محمد رضای تجریشی و سروری(۱۳۹۰) به بررسی تاثیر مدیریت هوش هیجانی بر کاهش نشانگان استرس مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر تهران پرداختند . ۵۰ نفر از مادران این کودکان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند . گروه آزمایش به مدت ۱۵ جلسه در برنامه مدیریت هوش هیجانی شرکت کردند.نتایج حاکی از این بود که آموزش هوش هیجانی نشانگان استرس گروه آزمایش را به نسبت گروه کنترل به طور معناداری کاهش داده است .

 

– شریفی درآمدی (۱۳۸۷) در پژوهش خود به تاثیر آموزش هوش عاطفی بر سلامت عمومی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر ۱۱ تا ۱۵ سال شهر اصفهان پرداخت .روش انجام کار روش نیمه تجربی و به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون بادو گروه کنترل و آزمایش بود که در آن ۱۱۱ مادران کودکان عقب مانده ذهنی در این دو گروه به طور تصادفی تقسیم شدند گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش هوش هیجانی داده شد و در نهایت ‌به این نتیجه رسید که تفاوت معناداری بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد . به عبارتی آموزش هوش عاطفی بر افزایش و بهبود سلامت عمومی و مؤلفه‌ های آن در مادران گروه آزمایش مؤثر بوده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...